از حدود 400.000 سال پیش، تغییراتی در آب و هوای زمین رخ داد که در سرنوشت موجودات زنده تأثیر گذاشت. کاهش دمای متوسط جهان موجب شد که بخش های وسیعی از شمال آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و نواحی مرتفع کوهستانی چندین نوبت از یخ پوشیده شود. به طوری که ماموت ها ( اجداد فیل های امروزی ) نتوانستند خود را با شرایط جدید انطباق دهند و از میان رفتند. در این میان مناطق استوایی آفریقا برای زندگی مناسب تر بود. هر چند بقایای جسدهایی از انسان های نخستین در نقاط مختلف دنیا نظیر آفریقای جنوبی، پکن ( چین )، هایدلبرگ ( آلمان ) به دست آمده است. اما از زندگی بشر پیش از عصر یخبندان، اطلاعات چندانی نیست. با افزایش نسبی دمای هوا و ذوب شدن یخچال هایی طبیعی، و بارش باران های فراوان کم کم جنگل هایی وسیع پدید آمد و انسان های نخستین در غارها شروع به زندگی نمودند. در این زمان انسان با استفاده از میوه های جنگلی و شکار حیوانات شکم خود را سیر می کرد و از پوست حیوانات بدن خویش را می پوشاند.
طی سالیان دراز، تنها ابزار انسان برای شکار و تکه تکه کردن گوشت و دفاع از خود، سنگ بود. به همین دلیل، باستان شناسان این دوران از زندگی انسان را « عصر سنگ » نامیده اند.
کشف آتش از نخستین و مهم ترین کشفیات بشر بود که زندگی اش را بهبود بخشید. انسان با کشف آتش تاریکی را به روشنایی و سردی را به گرمی تبدیل کرد. در نتیجه توانست خود را گرم کند و در پناه آتش آرام گیرد و با استفاده از آتش، گوشت و غذا را برای خود گواراتر سازد.
با گذشت زمان انسان ابزارهای کامل تر و متنوع تری ساخت. با تراشیدن سنگ برای خود تبر، اره و نیزه ساخت. علاوه بر سنگ از استخوان حیوانات و درختان نیز برای ساخت ابزارهای گوناگون بهره برد.
وقتی که آخرین دوره عصر یخبندان در حدود 11000 سال پیش به آخر رسید و آب و هوای مناطق مختلف جهان وضعیتی نسبتاً ثابت یافت. در این زمان اجتماعات متعدد انسانی در میان رودان ( بین النهرین )، آسیای صغیر، آسیای میانه، مصر، چین، آمریکای مرکزی، ایران، اروپا و استرالیا می زیستند.
از آنجا که زنان به دلیل تفاوت های جسمانی نمی توانستند همانند مردان در عملیات مربوط به شکار شرکت کنند، معمولاً به نگهداری کودکان، گردآوری میوه ها و دانه های درختان می پرداختند. به همین دلیل زنان را ابداع کننده کشت و زرع می دانند. آنان، احتمالاً، هنگام گردآوری گیاهان دریافتند که دانه ی گیاهانی که بر زمین می ریزد بعد از مدتی می روید. پس، از این طریق به کشاورزی پی بردند. کشاورزی از مهم ترین ابداعات زندگی انسان در روی زمین بود. زیرا موجب تحولاتی نظیر یکجانشینی، ذخیره ی غذا، تقسیم کار و پیدایش اجتماعات منظمی شد که بنیان تمدن های هزاره های بعدی را تشکیل داد.
در خاورمیانه کشت گندم و جو، در چین کشت برنج و ارزن و در آمریکای مرکزی کشت ذرت توسعه یافت. کشاورزی در اروپا چند هزار سال دیرتر رایج شد.
اهلی کردن حیوانات، از دیگر اقداماتی بود که موجب کاهش زحمت انسان شد. انسان با اهلی کردن گوسفند، گاو و بز توانست از گوشت آنان برای خوراک استفاده کند و نیز از گاو برای بردن بار و شخم زمین سود جوید.
اسب نیز نخستین بار در دشت های آسیای مرکزی اهلی شد و مود استفاده قرار گرفت. در قسمت های ساحلی اروپا، صید ماهی و ساخت ابزار صید معمول شد.
یکجانشینی موجب توسعهی خانه سازی، تهیه انواع ظرف، پارچه و سفال شد.
اختراع چرخ از دیگر دستاوردهای مهمی بود که تأثیر بسزایی در سرنوشت بشر گذاشت. چرخ کوزه گری، آسیاب و ارابه از جمله ارمغان های اختراع چرخ است.
در فاصله ی 10.00 تا 6.000 سال پیش بشر توانست فلز را بشناسد و از آن در ساخت ابزار استفاده کند. نخستین فلزی که کشف شد، مس بود. احتمالاً، قلع دومین فلزی بود که مورد استفاده ی انسان قرار گرفت؛ پس از کشف آهن و رواج بهره برداری از آن، تحولات عمیق تری در زندگی انسان پدید آمد. داس، اره، خنجر، و قیچی به فراوانی مورد استفاده ی ساکنان دهکده ها قرار گرفت.
پیدایش اجتماعات یکجانشین و توسعه ی ابزارسازی و کشاورزی بیش از همه در مشرق زمین و به ویژه در خاورمیانه صورت گرفت و مقدمات پیدایش تمدن های بزرگ را در دوره های بعد فراهم ساخت، نظیر سومر، مصر ایلام و غیره.
جوامع یکجانشین بیشتر در کنار رودهایی نظیر دجله، فرات، کارون و سند ساکن بودند.
زندگی در دهکده ها لزوم وجود فردی برای مدیریت روستا و حل و فصل اختلافات را مطرح ساخت. هم چنین بر اثر تولید محصول اضافی و ظهور شغل های جدید از قبیل سفالگری و ساخت فلزی، داد و ستد رواج گرفت. با رواج داد وستد و ضرورت ثبت معاملات، مقدمات اختراع خط فراهم شد.
شایان ذکر است که خط عامل و علت تقسیم بندی سرگذشت بشر به دو دوران « پیش ار تاریخ » و « تاریخی » است.
مورخان سه نوع تقسیم بندی را برای دوره های تاریخی ارئه کرده اند که عبارتند از:
à دوران پیش از تاریخ
à دوران تاریخی
Ø عصر سنگ
Ø عصر فلز
v دوران شکار و گردآوری غذا ( 5/1 میلیون تا 10 هزار سال پیش از میلاد )
v دوران کشاورزی و اهلی کردن جانوران ( از 10 هزار تا 7 هزار سال پیش از میلاد )
v دوران زندگی در دهکده های اولیه ( از 7 هزار تا 3500 سال پیش از میلاد )
v دوران آغاز شهرنشینی و تشکیل حکومت های اولیه ( از 3500 تا 3000 سال پیش از میلاد )
v دوران شکوفایی شهرنشینی و رشد آیین های بزرگ ( از 3000 تا 700 سال پیش از میلاد )
v دوران امپراتوری های بزرگ و ارتباطات گسترده بین المللی ( 700 سال پیش از میلاد تا 1400 میلادی )
v دوران اکتشافات جغرافیایی و گسترش فن دریانوردی و رنسانس ( 1400 تا 1600 میلادی )
v دوران رشد روزافزون فن آوری و تحول علوم پایه ( 1600 تا 1960 میلادی )
v دوران فن آوری صنعتی و الکترونیکی ( 1960 تاکنون ).
یکی دیگر از مشهورترین تقسیم بندی های تاریخ بشر تقسیم دوران زندگی انسان به پنج مرحله ی زیر است:
1- دوره ی پیش از تاریخ
2- دوره باستان
3- دوره ی میانه ( قرون وسطا )
4- دوره ی جدید
5- دوران معاصر.
تمدن در میان رودان ( بین النهرین ) باستان
خواستگاه کهن ترین تمدن بشری میان رودان یا بین النهرین ( جنوب عراق امروزی ) بوده است. نخستین شهرهای میان دو رود باستان در سومر پدید آمد. اور، اوروک، کیش، لاگاش، لارسا و نیپور از جمله این شهرها بودند. هر یک از این شهرها به همراه روستاهای اطراف به صورت مستقل اداره می شدند به همین دلیل آنان را « دولت شهر » یا « کشور شهر » نامیده اند.
در میان هر شهر معبدی بود که مجسمه ی خدای حامی شهر در آن قرار داشت. اداره ی این شهرها با کاهنان بود که به رئیس آنان « اِنسی » می گفتند.
در سراسر میان رودان یا بین النهرین ( جنوب عراق امروزی )، اقوام و گروه های انسانی بسیاری می زیستند که هر یک برای مدتی کوتاه یا طولانی توانستند حکومت هایی تشکیل دهند.
در حدود 2400 سال قبل از میلاد، اقوام اَکدی که در مرکز میان رودان می زیستند با هجوم به شهرهای سومری توانستند بر آنان غلبه کنند. فرمانده اَکدی ها « سارگن » نام داشت که به علت تصرف خلیج فارس و قسمت های شمالی میان رودان وی را نخستین امپراتور میان رودان می دانند.
اَکدی ها پس از حدود دو قرن فرمانروایی توسط گوتی ها که از کوهستان های شمال شرق هجوم آوردند شکست خوردند. ولی گوتی ها پس از یک قرن تسلط بر سرزمینهای سومری؛ توسط سومریان از این سرزمین بیرون رانده شدند.
در حدود 2000 سال قبل از میلاد، ایلامی ها که مرکز حکومتشان در خوزستان قرار داشت و همواره با سومریان درگیر بودند. سومریان را شکست داده و برای همیشه به حکومت سومریان پایان دادند.
پس از مدتی قوم تازه نفس اَموری ( بابلی ها ) با بیرون راندن ایلامی ها جای آنها را گرفتند. پادشاه معروف اَموری ها « حمورابی » بود که به دلیل اقداماتش در زمینه کشاورزی، بازرگانی و قانونگذاری شهرت بسیار دارد پایتخت وی شهر بابل بود. حکومت اَموری ها را به نام پایتخت آنها بابلی نیز می نامند. سرانجام حکومت اَموری ها ( بابلی ها ) را آشوری ها سرنگون نمودند.
آشوری ها اقوام جنگ جویی بودند که از قرن ها قبل در شمال میان رودان سکونت داشتند. در قرن نهم قبل از میلاد « شالمانسار » یکی از پاشاهان آشوری توانست به پیروزی های دست یابد و قلمرو آشور را تا سواحل مدیترانه گسترش دهد. وی مصر را فتح کرد و نیز با حمله به شهرهای ایلام به حیات سیاسی آنان خاتمه داد. پایتخت آشور شهر نینوا بود که غارت سرزمین های اطراف ثروت های زیادی را به آن سرازیر کرد و موجب رونق آنجا شد.
آخرین قومی که بیش از یک قرن در میان رودان حکومت کردند کلدانی ها بودند. حکومت کلدانی ها به « حکومت بابل جدید » مشهور شد. کلدانی ها که درجنوب میان رودان سکونت داشتند ابتدا نسبت به ایلامی ها و آشوری ها ضعیف بودند اما به تدریج قدرت یافتند. و در نتیجه ی اتحاد آنان با حکومت ایرانی ماد، نینوا را فتح کردند و حکومت آشور را برای همیشه در سال 612 قبل از میلاد منقرض کردند.
با فتح بابل به دست کوروش هخامنشی در سال 539 قبل از میلاد، میان رودان ( بین النهرین ) قرن ها جزو قلمرو ایران گردید و سرنوشت آن با سرنوشت ایران گره خورد.
مردمان میان رودان به خدایان بسیاری چون خدایان آسمان، ماه، ستارگان، کشاورزی و غیره معتقد بودند.و هر یک را به نامی می خواند. و برای آن ها مجسمه های ساخته بودند که در مرکز شهر در معبد قرار داشتند و در جنگ ها مردم برای حفظ این مجسمه ها تا پای جان فداکاری می کردند. زیرا اسیر شدن آن به معنای اسیر شدن خدای شهر بود. مردمان میان رودان برای رضایت خدایان خود برای آنها قربانی می کردند و سرودهای مذهبی به صورت دسته جمعی می خواندند. کشاورزی و بازرگانی در میان رودان رواج داشت. سومریان و اقوام پس از آن با هند، مصر و آسیای میانه مناسبات بازرگانی داشتند.
خط باستانی میان رودان به احتمال زیاد خط میخی بوده است.
ادامه مطلب در بخش دوم
https://get.cryptobrowser.site/2738817